رفته بودیم خونه یکی از دختر عمههای مامانم، اتفاقا پسرش و زنشم بودن. (تو پرانتز اینو داشته باشین که آقای پ، پسرِ دختر عمه مامانمه و یه بار نامزد کرد، بهم خورد و بعدا با کس دیگهای ازدواج کرد.) پ با نون که همون دخترِ اون یکی دختر عمه مامانم باشه (همون که تو پست نذری هم بود) خیلی سر به سر هم میذارن به شوخی برگشته میگه: شوهرت هنوز پشیمون نشده؟! نون هم کم نیاوردش: مگه تو که دوبار دوبار زن گرفتی پشیمون شدی که اونم پشیمون بشه :))) قیافه زنِ پ در اون لحظه یه چی تو این مایهها بود!!! منتظر +مگه دستم بهت نرسه :D پ که داره به نگاه زنش نگاه میکنه: حرف حق جواب نداره =))
- ۹۳/۰۸/۱۲