خواننده خاموش یه وبلاگیم؛ از شروع تا نیمه راهشون که الان باشه. همیشه از خوندنش شاد میشدم، به فکر فرو میرفتم و حتی بعضی مواقع هم غمگین... اما الان... دلم گرفته، ناراحت شدم!!! هیچ وقت فکر نمیکردم زندگیی که با عشق و تلاش شروع بشه بعد یه فصل زن خونه به این فکر کنه که اگه این راهو نمیرفت بهتر نبود؟ اصن این راهی پایان خوبی داره؟؟ یا شایدم به این شک کنه که مرد خونه رو درست انتخاب نکرده!!! کاشکی عشق و دوست داشتن و زندگیشون تاریخ انقضا نداشته باشه
عشق هم عشقای پدربزرگ مادربزرگامون...
- ۹۳/۰۸/۱۷