پلاک دردسرساز...

پلاک دردسرساز...

خدایا ... !
دستانم را زدم زیر چانه ام ...
مات و مبهوت نگاهت می کنم ...
طلبکار نیستم ...
فقط مشتاقم بدانم ... ته قصه چه می کنی با من ... ؟

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰
گاهی اوقات دنیا تنگ می‌شه کوچیک می‌شه اونقدر که تحمل نداره بعضی آدما رو توی خودش جا بده و مرتضی یکی از اون آدما بود :'(( نمی‌دونم باید بهش خونه نو رو تبریک بگم یا شایدم خداحافظی!!! در هر دو صورت مرتضی از بین ما رفته اما صداش همیشه یادش رو جاودانه می‌کنه... موزیکایی که باهاش دل خیلی‌ها رو بدست آوردش امروز تنها چیزی بود که از طرفداراش شنیده می‌شد...

زنده یاد کنار اسمت سنگینه، روحت شاد

Morteza pashayii


این آخرین شعریه که ازش هست؛ می‌خواست وقتی خوب شه بخونه :'(

«سرت رو برنگردوندی ببینی داره دنیا سرم آوار می‌شه

چقدر این صحنه تاریک رفتن داره تو زندگیم تکرار می‌شه

سرت رو برنگردوندی ببینی چقدر خواهش توی چشمات دارم

ببینی کاری از من برنمی‌یاد به جز این که ازت چشم برندارم»

دریافت
  • ۹۳/۰۸/۲۵

نظرات (۱)

تختی که دیگر خالی شد... و قلبی که دیگر روی تکرار نیست...
و هوادارانی که دیگر نمی‌توانند نگرانت شوند...
و صدایی که تا ابد جاودانه می‌ماند!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی