پلاک دردسرساز...

پلاک دردسرساز...

خدایا ... !
دستانم را زدم زیر چانه ام ...
مات و مبهوت نگاهت می کنم ...
طلبکار نیستم ...
فقط مشتاقم بدانم ... ته قصه چه می کنی با من ... ؟

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

دوست معمولی

دوست دارم یه زندگی عادی داشته باشم یه زندگی روزمره قابل پیش بینی و حتی گاهی اوقات تکراری...

از وقتی با آقای الف کات کردیم دارم تلاش می‌کنم که یه همچین زندگیی داشته باشم و اونو هم فراموش کنم؛ اما نمیشه ینی نمی‌ذاره که بشه؛ همیشه همین جوریه... باز مزاحمت‌های تلفنی شروع می‌شه و کسی که پشت تلفن سکوت می‌کنه و من خودم رو به بی‌خیالی می‌زنم و می‌گم از کجا معلوم که اون باشه!!! و ته دلم یه حسی بهم می‌گه اونه، گاهی اوقاتم از تیکه‌هایی که تو اسمساش میگه شک می‌کنم...
بالاخره وقتی می‌بینه نه جواب نمی‌دم با شماره خودش اسمس می‌ده یا زنگ می‌زنه حرف می‌زنه می‌گه تغییر کرده و هزاران حرف دیگه... بازم همین این داستان تکرار شد و بعد از ماجرای آخر، دیشب بالاخره زنگ زد... ولی این بار زده زیر همه حرفایی که گفته؛ میگه من شوخی کردم من از دهنم در رفت منظورم اونی نبود که گفتم و من هم گفتم بی‌خود از دهنت دررفته برو تکلیفت رو مشخص کن و بیا...
قبلش اسمس داده بود تحویلش نگرفتم فکر کرده بود کس دیگه‌ای گوشی رو برداشته پرسید: من کیم و من هم گفته بودم "تو همون کسی هستی که گفتی شاید دفعه دیگه ای در کار نباشه" و الف جواب داده بود نه!!!
بهش گفتم نه چی؟! می‌خوای تکذیب کنی که این حرفو زدی؟

زنگ زد...
+ (من): مگه تو نگفتی که شاید دفعه بعدی در کار نباشه؟! حالا پای حرفت وایسا!!!
- (الف): من فکر کردم تو نمی‌خوای من باشم.
+ می‌شه لطف کنی و به جای من تصمیم نگیری؟!
-  تو قهر کردی. تو گذاشتی رفتی. حتی سوار مواشین هم نمی‌خواستی بشی...
+ کی اخه به کسی که دوستش داره می گه دوست معمولی؟ -_-
-  از دهنم در رفت
+ بی‌خود از دهنت در رفته
-  بابا شوخی کردم...
+ زمانی این شوخی کردی یا از دهنت دررفته رو باور می‌کردم که چند روز بعدش زنگ بزنی نه این که بری دو ماه بعد زنگ ببزنی!!!
-  خب تو رابطه ما چیز خاصی نیست که!!! پس ما دوستیم...
+ تو تکلیفت با خودت مشخص نیست. نه چی؟! جواب بده؟!
و الف هم سعی در رفتن به مقصد پیچ داشت و یکی الف بگه و یکی من بگم و آخرش هم شارژها تموم شد و بحث بی‌نتیجه!!!

و من فکر می‌کنم از این حرف که «من و تو یه دوست معمولی هستیم!!!» و اون گفته چی برداشتی می‌شه کرد جز اونی که گفته!!!
حداقل انتظاری که داشتم این بود که دوست دخترشم نه دوست معمولی؛ این انتظار زیادیه؟!
  • ۹۳/۰۹/۲۰

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی