فکر کردم دیگه همه چی با اون اسمس تموم شدش ولی اشتباه میکردم!!! دیشب دوباره زنگ زد دوباره حرف زدیم و میخواد که همو ببینیم و من مخالفت کردم و گفتم تو همش میگی تغییر کردی ولی اینجوری نیست و الف مرغش یه پا داره که باید حضوری حرف بزنیم
پیش خودم فکر کردم دیگه چیزی نیست که بخوام نگرانش باشم، من تصمیمو گرفتم پس بذار تلاششو بکنه و ببینه که این بار کوتاه نمییام موافقت کردم و الف پیشنهاد داد که یه ساعت بعد که میشد ساعت 7 همو ببینیم و من هم گفتم که نمیشه و بازم زنگ و اسمس تا حرف رو قبول کنه که نمیشه.
یه توصیه واسه خودم: شخص شخیص عزیزم این پیش درآمده یه دعوای بزرگه، خودتو آماده کن و کوتاه نیا!!!
یه توصیه واسه خودم: شخص شخیص عزیزم این پیش درآمده یه دعوای بزرگه، خودتو آماده کن و کوتاه نیا!!!
- ۹۳/۰۹/۲۱