پلاک دردسرساز...

پلاک دردسرساز...

خدایا ... !
دستانم را زدم زیر چانه ام ...
مات و مبهوت نگاهت می کنم ...
طلبکار نیستم ...
فقط مشتاقم بدانم ... ته قصه چه می کنی با من ... ؟

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

اولین غول

دیروز صبح امتحان داشتم توی این چند روز مسافرت نرسیده بودم درست و حسابی بخونم شب قبلش تا 5 صبح بیدار موندم و هی خوندم پنج تا هشت خوابدیم و هشت هم بلند شدم تا به کلاس ساعت 9 برسم گریه کلاس ساعت نه رو هم تا آخر نموندم و نصفه نیمه پاشدم تا امتحان ساعت ده و نیم برسم اصن یه وضی نگران

ولی از بین اون آزمایشایی که قرار بود امتحان بدم نحوه عملکرد یکی رو بلد نبودم. هفته قبل هم رفته بودم از استاد بپرسم که استاد گفت برو هفته بعد بیا و از اونجاییکه من خیلی خوش شناسم گفتم الان استاد می‌گه همون آزمایش رو انجام بدم
رفتم کَنه شدم که استاد بیا اینو توضیح بده گفت وقت ندارم الان امتحان دارم می‌گیرم و... اینقدر روی مخش پیاده روی کردم که بالاخره گفت باشه اون یکی رو از تو امتحان نمی‌گیرم (من در اون لحظه )
خلاصه رفتیم که امتحان بدیم. نشستیم تقسیم بندی آزمایشا بود که صاف همون آزمایش به من افتاد. استاد نیشخند و من خنثی
هیچی دیگه یه خرده شبیه گربه شرک نگاه کردم که استاد گفت نمی‌خواد شوخی کردم فلان آزمایش رو انجام بده و من در عرض ده دقیقه همه آزمایش رو کشیدم و ران گرفتم و نحوه عملکردشو هم با راه حل روی کاغذ پیاده کردم و برای استاد توضیح دادم و بیست گرفتم شکلک های شباهنگShabahangاین از اولیش امیدوارم بقیه رو هم خوب بشم ^_^
  • ۹۳/۱۰/۰۵

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی