پلاک دردسرساز...

پلاک دردسرساز...

خدایا ... !
دستانم را زدم زیر چانه ام ...
مات و مبهوت نگاهت می کنم ...
طلبکار نیستم ...
فقط مشتاقم بدانم ... ته قصه چه می کنی با من ... ؟

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

ادامه پست قبلی

توجه توجه همه سرجاشون آروم بشینن میخوایم بریم ادامه پست قبلی... (شما، آره همون شما، اون تب اضافه تو ببند میخوایم بریم سراغ الباقیش دههه... )

تا اونجایی گفتم که چسبیده شدم به کارم و زندگیم خلاصه شد تو مثلث کار، خونه، خواب (کارم یه برند شناخته شده تو کل ایران، تایم کاری زیاد با ارباب رجوع و استرس کاری بالا و محیط نسبتا زنونه! و تقریبا دو روز تعطیلی در ماه) و اینگونه شد که هیچ تایمی برای خودم نموند توی این ی سال... 
تو این مدت 10 کیلو تپل شدم ولی خب چون قدم بلنده و وزنم نسبت به قدم کمتر بود اونقدری نشون نمیده ی مدت سعی کردم بعد کارم ورزش برم که دیدم خستگی نمیزاره پس سعی کردم یه مقدار پیاده رویمو ثابت کنم که خدا رو شکر با این کار وزنم ثابت موند. تایمامم جوری نبود که بخوام تفریح و ددر درست حسابی برم. حداقل کار مفیدی که تو این ی سال انجام دادم این بود که بدهی دانشگاهمو جمع کردم اما هنوز پی مدرکم نرفتم دیگه ی خرده توشه طلاگونه اندوختم و بیمه عمر نوشتم و این که اینجا برام سابقه بیمه رد میشه ^_^ البته پشت دست داغ کردم دیگه تو محیطی که اکثریت خانومن کار نکنم به شمام همین توصیه رو میکنم سعی میکنم بعد سال جدید دیگه نیام البته اگه بذارن!!!

دیگهه جونم براتون بگه که (مثل این پیرزن قدیمیا :دی) یه چندجلسه ای پیش یه مشاور رفتم حرف زدیم نتیجه گرفتن همه جوره اوکیم ولی اعتماد ب نفسم کمه روش باید کار کنم و علت انتخابای غلطمم تا حدی این مورده! راستی دوست دوست داشتنیمم امسال عید عروسی کرد <3 دیگههه یه خرگوش گرفته بودم بعنوان حیوون خونگی که مرد :((( و اینکه یه دوره TRX رفتم به شدت توصیه میکنم خعلییی خوب بود شمام برین. آهان رفتم یه آزمایش کامل هم دادم و با یه عالمه ویتامین برگشتم خونه و رژیم ویتامینی رو شروع کردم و درنهایت پاسبورتمم گرفتم یووووهووو شاید عید یه وری رفتم ^_^ یه مدتم به سرم زده بود که بشینم ارشد بخونم بعد به سرم زد از اول تجربی بخونم!!! که بعد دیدم اعصاب ندارم بیخیال جفتش شدم :)

دیگهه دیدم این شکلی نمیتونم زندگی کنم زدم زندگی قبلی رو ترکوندم ی ورژن جدید دارم میسازم هر کاری که دوست دارم و فکر میکنم به نفعمه و خوشحالم میکنه رو انجام میدم: برای خودم کتاب خریدم، خرید درمانی میکنم، ددر و تفریحمو بعد کارم میرم، کوه نوردی میرم، به خودم میرسم (ینی دکتر پوست رفتم و برای خوشگلیزاسیون اقدام کردم) و از همه مهمتر کلاس زبان آلمانی نوشتم تا مدرک A1 م رو بگیرم (آی ام هیرو)
یکی از کارای مفیدی که تو این دوران ی ساله انجام میدادم این بود که حداقل هر ماه یکی دو تا کتاب میخریدم و میخوندم و این روند رو سختگیرانه و با لذت انجام میدم :)

از جمله اقداماتی که جدیدا من باب مود خوب خودم کردم رفتن به تئاتر با برادر گرام و دوستم و شوشو بود که جاتون خالی خعلی هم خوش گذشت. ینی شدیدا در تلاشم که کارای نصفه نیمه ام رو تموم کنم و یه لیست بلند بالا برای خرید در سر دارم :))
ولی Bold ترین چیزایی که تو ذهنمه اینکه میخوام بعد سال نو برم دوباره کلاس رانندگی بنویسم و تا عید یه خط برای خودم بخرم و بعد گرفتن مدرک A1 میخوام فرانسوی یاد بگیرم. جزو چک لیستمم هست که شنا یاد بگیرم. امیدوارم که همشونو عملی کنم.


- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
پ.ن: از صبح که اومدم تا الان دست به هوچی نزدم و کاغذ و زونکنه که از میزم بالا میره خلاصه کلی کارم مونده واسه همین مجبووورم سر و ته پستو هم بیارم فعلنیییی
  • ۹۶/۰۸/۲۱

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی