پلاک دردسرساز...

پلاک دردسرساز...

خدایا ... !
دستانم را زدم زیر چانه ام ...
مات و مبهوت نگاهت می کنم ...
طلبکار نیستم ...
فقط مشتاقم بدانم ... ته قصه چه می کنی با من ... ؟

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

عادت

یکی از عادتایی ک دارم اینکه وقتی ناراحت می‌شم یا مشکلی برام پیش میاد دوست دارم تو خلوت خودم حلش کنم کاملا مسکوت بمونم!

قبلنا عادت داشتم می‌نوشتمشون؛ اما همیشه ی ترس پنهانی از خونده شدنشون داشتم. دقیقا برخلاف اینجا ک میخوام خونده بشم!!! اما این نوشتن ی بدی داشت ک هر وقت می‌خوندم اون حسا اون ناراحتیی ک کلی تلاش کرده بودم برای فراموش شدنشون با همون شدت و حدت برام زنده می‌شد و بعضی مواقع حتی درد بیشتری داشت!!! 

پس طی ی حرکت خودجوشانه تموم خاطرات مکتوب خوب و بدم رو بسوزونم وَ خعلییییی حس خوبی داشت 😊 😊😊 بعدشم خیلی یهویی تصمیم گرفتم دیگه ننویسمشون...

اینجوری می‌شه ک بعضی وقتا دورادور آمار رفت و آمدتون رو میگیرم ولی چیزی نمی‌نویسم 😉

  • ۹۷/۰۶/۲۴

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی