پلاک دردسرساز...

پلاک دردسرساز...

خدایا ... !
دستانم را زدم زیر چانه ام ...
مات و مبهوت نگاهت می کنم ...
طلبکار نیستم ...
فقط مشتاقم بدانم ... ته قصه چه می کنی با من ... ؟

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰
گاهی اوقات باید رفت تا بمونی؛ این حکایت این روزاس... ی بزرگواری هزار و اندی سال پیش ب خاطر آرمان‌ها و باورهاش برای نگه داشتن حق و عدل با علم به آینده، از همه چیزش گذشت و شد آنچه شد... شد اسطوره دنیا و زمان

پ.ن: عزاداری‌هاتون قبول و ب شدت التماس دعا.

بعدا نوشت: دارم ب این آدما نگاه می‌کنم و دلم میخواد بدونم واقعا باور دارن این حماسه رو و اشکاشون ب خاطر اعتقاداتشونه یا ب خاطر گیر و گرفتاری‌های خودشونه؟!؟
  • ۹۷/۰۶/۲۹

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی