پلاک دردسرساز...

پلاک دردسرساز...

خدایا ... !
دستانم را زدم زیر چانه ام ...
مات و مبهوت نگاهت می کنم ...
طلبکار نیستم ...
فقط مشتاقم بدانم ... ته قصه چه می کنی با من ... ؟

آخرین مطالب
  • ۱
  • ۰

پشت صحنه

دیشب خونه دوستم شام دعوت بودم درهمین حین سه نفری با شوشوش فیلمای عروسیشونو دیدیم قسمت زنونه که خودمون بودیم و در جریان رخدادها و جدا از دلقک بازیی که تو قسمت مردونه بود و ته خنده، پشت صحنه عالی بود... امان از پشت صحنه ها :)) یه جا که تو آسانسور بودیم و داشتم رژمو از رو دندونم پاک میکردمم تو فیلم بود یا یه جا که داشتم سرویسشو مینداختم و همزمانم اعلام میکردم که نمیتونم با این ناخونا (ناخن مصنوعی) ببندمو فیگورشو میام :)) ی جا دیگه م لب حوض نشسته بودم که یه دفعه دوستم میگه مانتو و لباست تو حوضه و در حال چلوندن لباسمم :)) عالین و پرخاطره و زیااااااد :دی ^_^ به شمام توصیه میکنم پشت صحنه های عروسیا رو حتماااا نگاه کنین از خود فیلم جذاب ترن :دی

  • ۰
  • ۰

نظر

راستیییی دیشب حدود هشت و نیم اینا تعطیل کردم بعد در اصلی قفل بود حالا شماره سرایدارمونم نداشتم ک بهش زنگ بزنم 😔 اینقدر در زدم ک حد نداشت بعد ده دقیقه در زدن سرایدارمون اومده درو باز کرده 😐 یارو نه قیافه داره نه شخصیت متاهلم هست بعد شماره شو نمیده به بچه ها اگه کار داشتن بهش زنگ بزنن؛ بچه هام محلش نمیدن چون ی چندتا چشمه از کاراشو دیدن حالا یارو پیش خودش چی فکر میکنه الله و اعلم. جدیدا هم پراید صفر خریده و چند دست لباس ک نسب ب لباسای قبلیش تیپش خعلی بهتر میشه ب نظرم ک فکر میکنه بهش نظر داریم 😂😂😂

  • ۰
  • ۰

معتاد

حسم نمیکشید پست قبلی رو ویرایش کنم پست جدید زدم 😅 خب خدمتتون عرض کنم ک اهان یکی از دلایلی ک باعث میشه از هفت ب بعد بمونم اینه ک خلوت میشه و تو سکوت با وجود خستگیم راحت میتونم کارامو بکنم...

حتی یادمه اون موقعا ک میخواستم کنکورم بخونم از یازده اینا شروع میکردم تا صبح و واقعا بازدهیم بالا بود تو اون بازه زمانی. گاهی مامانم ب شوخی میگفت مثل معتادا شدی ک سر شب تازه شارژ میشن 😆

  • ۰
  • ۰

خود درگیر

سر صبح ک بلند میشم حس ندارم برم سرکار بعد از اون ورم ک میخوام تعطیل کنم اینقدر کار دادم ک اگه بشه تا هشت، هشت و نیم سرکار میمونم تا بلکه ی خرده جلوبیفتم... نظرم اینه ک خوددرگیری پیدا کردم نظر شما چیع؟ 🤔

  • ۰
  • ۰

آدمای خوب

آدمای خوب همیشه نایابن و گاهی دور و برت به تعداد انگشت شمار میشن و هستی یکی از اون آدماس... یادمه وقتی اون اوایل اینجا کار میکردم و محیط برام خیلی سخت بود هستی کمکم کرد. هم کار یادم داد هم باهام خوب بود هم دوستم شد. همیشه هم ازش ممنون بودم و هستم. گاهی اوقات خیلی جای خالیشو حس میکنم :( این پستو نوشتم که یادم بمونه آدم خوبم پیدا میشه با تجکر از هستی <3

  • ۰
  • ۰

عمد

همکارم پررو پرو برگشته میگه انتخاب شدن یا انتخاب نشدنت دست من نبود از عمد ندونی ... میخواستم بهش بگم زمانی این حرفتو باور میکردم که همونطوری که به میم داشتی توضیح میدادی به منم توضیح بدی زیر و بم کارا رو نه این که منو بپیچونی... ولی نگفتم! الانم حس بدی دارم که نگفتم
  • ۰
  • ۰

زیر و رو

از دیروز تصمیم گرفتم برخورد متفاوتی با میم (همکارم) داشته باشم به خاطر زیر و رو رفتناش. اولین حرکت هم اینه صمیمیت تعطیل
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۰
  • ۰
10 پاسخ دندان شکن برای آنهایی که میپرسند چرا هنوز ازدواج نکرده اید؟

برای شما هم پیش می‌آید که دیگران با این سوال اذیتتان کنند؟ آیا از اینکه کسانی خودشان را در چیزی که ارتباطی به آنها ندارد دخالت می‌دهند ناراحت می‌شوید؟ آیا همه مدام می‌گویند که تا دیر نشده باید ازدواج کنید و بچه‌دار شوید؟

با خواندن این مطلب پاسخ‌های دندان‌شکنی برای جواب دادن به این سوالات یاد می‌گیرید. فقط یک نکته کوچک: بعضی از این جواب‌ها به نظر بعضی ممکن است غیردوستانه و آزاردهنده می‌رسند، پس دقت کنید که به چه نوع شخصیتی چه جوابی می‌دهید.

  • ۰
  • ۰

من اگه مخترع بودم یه آلارم مچی میساختم مخصوص آقایون، که یه سنسور داشت و اون سنسور حالات روحی و دوران قرمزی خانومشون (دوزدختر و دوست هم اوکیع ) رو نشون میداد اینجوری دیگه خود به خود می فهمیدن اوضاع چ جوریه و وقتی به نفس کشیدن طرف گیر میدی هی نپرسن چندمه :دی


بعدا نوشت: صدالبته تو راه اندازی اولیه یه شرطی میذاشتم که اولش ازش بپرسه ازدواج کردی یا دوستی که بسته به اون چند تا تاریخ رو ازش بخواد مثلا تاریخ تولد طرف یا تاریخ ازدواجشون و و و ... همین تاریخا یکی از عوامل دعواس والاع!