گیر کردم بین الف و مادرم و میخوام هردوشون رو راضی نگه دارم و به هیچ کدومشون هم نمیتونم چیزی بگم
از همون اوایل که با الف دوست شدم با مادرم مشکل داشتم. مادرم از الف خوشش نمییاد از نمونه بارز رفتارش اینه که وقتی میفهمه یا شک میکنه محدودم میکنه یا اگه با الف هستم اینقدر زنگ میزنه که کلافه میشم
از طرفی الف به ظاهر قبول میکنه ولی جوری رفتار میکنه که قهره
مثل الان، انگار به هر دو طرف بدهکارم...
فاز خود را با رسم شکل توضیح دهید @_@
الف از اون روز هر روز زنگ میزنه؛ دیروز هم به همین منوال بود. چند روزی جواب ندادم اما دیروز بهش گفتم که این بار همه چی رو یکسره میکنیم و هر کس پی کار خودش میره اما اون به منظور دیگهای برداشت کرد و بنای شوخی رو گذاشت و قرار شد که زنگ بزنه و هماهنگ کنه که چ ساعتی و کجا حرف بزنیم. اما اگه شما از اون خبری شنیدید منم شنیدم
اینو حتما باید از الف بپرسم: وات دِ فاز؟ فاز خود را با رسم شکل توضیح دهید
در رابطه اگر من و تو ...
در رابطه اگر کسی سکوت میکند به این معنی نیست که حرفی برای گفتن ندارد، بلکه شاید به این معنی است که نمیخواد با کلمات آزار دهد...
در رابطه اگر کسی کوتاه میآید به معنی ناتوان بودن نیست، شاید دیگری را ارزشمند میداند.
اگر کسی رابطه را ترک میکند شاید به این دلیل است که ارزش را در نبودن میبیند نه در بودن آزار دهنده و ترک کردن صرفا بیتوجهی نیست.
در رابطه اگر کسی تقصیرها را بر گردن میگیرد به این معنی نیست که واقعا مقصر است بلکه شاید میخواهد تنشها را کاهش دهد.
در بگومگوها اگر کسی فریاد نمیزند به این دلیل نیست که صدایش بلند نیست بلکه میداند فاصله با صدای بلند از بین نمیرود بلکه بیشتر میشود.
در رابطه اگر کسی خاطرات ناخوشایند را به میان نمیآورد به این معنی نیست که زخم نخورده بلکه میداند یادآوری دردها به درمان زخمها کمکی نمیکند.