پلاک دردسرساز...

پلاک دردسرساز...

خدایا ... !
دستانم را زدم زیر چانه ام ...
مات و مبهوت نگاهت می کنم ...
طلبکار نیستم ...
فقط مشتاقم بدانم ... ته قصه چه می کنی با من ... ؟

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

انشاء

همیشه با انشاء نوشتن مشکل داشتم، نمی‌تونستم اون چیزی رو که دقیقا تو ذهنمه و احساس می‌کنم بیان کنم...!!!

نه این که ارتباط عمومیم بد باشه نه اصلا! ولی نوشتن برام غریبه بود مخصوصا وقتی که واسه کسی غیر خودم می‌نوشتم اما تصمیم گرفتم که بنویسیم حتی اگه کسی نخونَدِش شاید این اولین قدم برای تغییرم باشه...


پ.ن: همیشه میگن وقتی یه خانم موهاشو کوتاه می‌کنه بدونید که تصمیم گرفته عوض بشه!! هیچ وقت درک نمی‌کردم این ینی چی ولی الان که خودم شروع کردم به نوشتن می‌فهمم ینی چی!